روزنامه «جوان» خواهان عذرخواهی الناز شاکردوست شد
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۸۴۳۱۵
«اینکه شاکردوست هیچ اطلاعی از مفاد قانون اساسی کشورش ندارد، میتواند ناشی از ضعف نظام آموزشی باشد اما اینکه شاکردوست جملات مهمل و دروغینی را به نام مواد قانون اساسی منتشر میکند، مصداق نشر اکاذیب است. بازیگری که حتی به اندازهای سواد ندارد که از قانون اساسی کشورش باخبر باشد، به خود اجازه میدهد درباره هر چیزی اظهار نظر کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه جوان آمده است: «تا پیش از اغتشاشات ۴۰ روز اخیر، سلبریتیها معمولاً خوراک فیکنیوزها و رسانههای زرد بودند. ازدواج یا طلاق و کشف روابط پنهانی و اتهامزنی جنسی به یکدیگر، نوع لباس و آرایش بازیگران و ژستهای آنها جلوی دوربین عکاسان، همه داشته سلبریتیها در فضای مجازی بود اما همین جماعت یکدفعه خود را در کسوت مصلح اجتماعی تصور کرده و در قامت یک مهره مؤثر شروع به نقشآفرینی در وقایع کردهاند. این عده که از سواد سیاسی و رسانهای نازلی نیز برخوردارند در کنار فیکنیوزها و سایتهای زرد خبری، اظهاراتشان سر از رسانههای ضد ایرانی هم درآورده است. سلبریتیها بدون هیچگونه شایستگی دیگری و صرفاً به اتکای شهرتی که به دست آوردهاند، دارای تریبونهای پرمخاطب شدهاند که میتواند افکار مخاطبان خود را به زیان منافع ملی تحت تأثیر قرار دهد؛ تأثیراتی که گاه میتواند فاجعهآمیز باشد.
مطلبی که اخیراً الناز شاکردوست، بازیگر سینما در اینستاگرام منتشر کرده است، نمونه خوبی برای تحلیل نگاه و عمق فکری سلبریتیهای سینمایی است. شاکردوست با انتشار متنی عجیب که بازتابهای زیادی در رسانههای ضد ایرانی داشت، ادعای مضحکی درباره قانون اساسی مطرح کرد. اینکه شاکردوست هیچ اطلاعی از مفاد قانون اساسی کشورش ندارد، میتواند ناشی از ضعف نظام آموزشی باشد اما اینکه شاکردوست جملات مهمل و دروغینی را به نام مواد قانون اساسی منتشر میکند، مصداق نشر اکاذیب است. بازیگری که حتی به اندازهای سواد ندارد که از قانون اساسی کشورش باخبر باشد، به خود اجازه میدهد درباره هر چیزی اظهار نظر کند.
اینکه قوه قضائیه در آینده با چنین دروغپراکنی برخورد خواهد کرد یا خیر، مسئلهای جداست ولی اینکه یک بازیگر بیاطلاع و ناآگاه از قوانین بهراحتی یک متن دروغ را برای مخاطب به اشتراک میگذارد و آن متن در رسانههای ضد ایرانی بازتاب پیدا میکند، نشانهای از عمق فاجعه فرهنگی است که سلبریتیزدگی در ایران به وجود آورده است. میزان «لایک»های این متن هم میتواند میزان ناآگاهی و بیسوادی پیروان شاکردوست و سلبریتیهای بیسواد را نشان دهد که هر چیزی را بدون اینکه درباره آن تحقیق کنند، به صرف انتشار از سوی یک چهره مشهور تأیید میکنند! اکنون با مشخصشدن دروغبودن متن شاکردوست، آیا این بازیگر مجبور به عذرخواهی و تصحیح کار اشتباه خودش میشود؟! چه سازوکاری برای پیگری این کار اندیشیده شده است که سلبریتیها را در مقابل مواضع خود پاسخگو کند؟!
اخیراً شهرداری تهران اعلام کرده است که از یک بازیگر به دلیل انتشار یک خبر دروغ و انتساب یک موضوع کذب به شهردار تهران شکایت خواهد کرد. چرا این اتفاق به دیگر سلبریتیهایی که در این شرایط موجسواری میکنند تسری پیدا نمیکند؟! آیا «فراجا» استوری اخیر امیر جعفری را دیده است؟ جعفری که مدتی پیش در سریال «یاغی» نقش سردسته اراذل و اوباش را ایفا کرده بود، با انتشار متنی در حمایت از اغتشاشات، خواستار مسلحشدن اغتشاشگران شده است! این متن در فضای مجازی و صرفاً در صفحه اینستاگرام جعفری هزاران بار دیده خواهد شد و اگر یک فکر تحت تأثیر این القائات برای به دست آوردن سلاح و درگیری مسلحانه تلاش کند چه کسی پاسخگو خواهد بود؟! آیا امثال جعفری که در این روزها آتشافروزی میکنند در جرائمی که رخ میدهد شریک نیستند؟!
جماعت سلبریتی نشان داده است که نه لیاقت نگاه مردم را دارد و نه صلاحیت کنشگری اجتماعی را داراست. این افراد به صرف خرید توجه مردم به شهرت رسیدهاند و اگر نگاه مردم از آنها گرفته شود، به همان سرعتی که به شهرت رسیدهاند، فراموش خواهند شد. ضعف برخورد قانونی با این افراد، باعث شده که آنها توهم «لیدر»بودن داشته باشند و در بزنگاههای تاریخی مانند حوادث چند هفته اخیر، نقش مخرب خود را عملاً به نمایش بگذارند. از نظر قانون هیچ تفاوتی میان یک جوان اغتشاشگر ناآگاه و یک سلبریتی بیسواد و پرمدعا که دیگران را به اغتشاش دعوت میکند وجود ندارد، حتی آن سلبریتی به واسطه شهرت و تأثیرگذاری اجتماعی در این وقایع سهم بیشتری از دیگران دارد. سلبریتیها باید بدانند که قانونشکنی و یاغیگری برای آنها هزینه خواهد داشت و قانون مانع هرجومرج و عربدهکشی مجازی آنها میشود. مردم منتظر اقدام صریح و قاطع قوه قضائیه هستند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: الناز شاكردوست امیر جعفری روزنامه جوان قانون اساسی کشورش سلبریتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۴۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه
روزنامه جوان در مطلبی از افزایش احتمال تعطیلی شنبه ها انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد. عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.